نگاهی به مهاجرت و پیامدهای آن

نگاهی به مهاجرت و پیامدهای آن

نويسنده: محمد رضا محرابی شاتوری/ دانشجوی کارشناسی ارشد علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان

مهاجرت هميشه همراه و همدم آدميان بوده است و از سپيده‌دم تاريخ بشري تا به امروز به شيوه‌ها و چهره‌هاي گوناگون جريان داشته و دارد. نمي‌توان فصل و مقطعي از تاريخ و سرگذشت آدميان را يافت كه عاري و تهي از هجرت و نقل مكان افراد و گروه¬هاي بشري باشد. مهاجرت یکی از چهار عامل اصلی تغییر و تحول جمعیت بوده و به دلیل ماهیت خود می¬تواند علاوه بر تغییرات دراز مدت و طولانی، آثار سریع و کوتاه‌مدتی را نیز در تعداد و ساختار جمعیت ایجاد کند و تعادل یا عدم تعادل¬هایی را در جمعیت‌های تحت‌تأثیر خود به وجود بیاورد. با تحقق یافتن مهاجرت به دلایل مختلف و ورود خانواده¬های مهاجر به شهرها و کشورهای مهاجرپذیر مهاجران اولین تجربه¬های حضور خود را با تفاوت¬های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی جستجو خواهند کرد. با مهاجرت نه تنها محل زندگی افراد تغییر می¬یابد، بلکه وضعیت اجتماعی آن‌ها هم دچار دگرگونی می¬گردد.
علت مهاجرت برای افراد با ویژگی‌های مختلف شخصیتی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی می‏تواند متفاوت باشد و مشخص است که نتایج و پیامدهای متفاوتی با خود به‏همراه خواهند داشت. این نوشتار سعی بر آن دارد نگاهی کوتاه به مهاجرت، انواع مهاجرت، علل و پیامدهای مهاجرت داشته باشد.

انـواع مهاجـرت
به طور کلی واژه مهاجرت در مفهوم جابه¬جایی و انتقال جمعیت در مکان یا تحرک جغرافیایی جمعیت استعمال می‌شود. مهاجرت پدیده پیچیده‌ای است که با زمان، فرهنگ و شرایط اقتصادی در ارتباط است. مهاجرت به عنوان یک نوع تطبیق و سازگاری اجتماعی در پاسخ به نیازهای، اقتصادی، اجتماعی و تحولات فرهنگی که از جریان تغییرات جمعیتی ناشی می‌شود و در سطح محلی، ملی و یا بین‌المللی پدید می¬آید.
طبق تعریف فرهنگ لغت آکسفورد، مهاجرت عبارت است از: «جابه‌جایی و حرکت از یک محل، کشور یا شهر به جایی دیگر». بنابراین، مهاجرت به معنای حرکت از محلی به محل دیگر، درون یک کشور یا خارج از آن است. به هر حال، مهاجرت انسان‌ها زیستی (بیولوژیک) نیست، بلکه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی یا فرهنگی است. اگر چه مهاجرت عموماً داوطلبانه است، اما گاهی اوقات به علل سیاسی اجباری است.
به نظر جهان فر، مهاجرت عبارت است از: «جابه‌جایی و حرکت ارادی افراد یک منطقه یا یک کشور به منطقه یا کشور دیگر به خاطر دلایل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی».
بر اساس تعریف سازمان ملل متحد ، مهاجر کسی است که به کشوری به غیر از کشورهایی که تابعیت آن را دارا می باشد وارد شده و حداقل 12 ماه در آن اقامت می‌گزیند.
با توجه به تعاريف مذکور و تعريف‌هاي ديگري از اين قبيل، اين امر مسلّم مي‌شود که در مهاجرت محل اقامت فرد براي مدتي طولاني عوض مي‌شود، بنابراین مهم¬ترین جنبه مهاجرت جابه‌جایی است.
رولان پرسا (1985) جمعیت شناس فرانسوی مهاجرت را حرکات افراد یا گروه¬ها می¬داند که تغییر دائمی یا طولانی محل اقامت معمولی فرد را دنبال دارد. به نظر وی در تحلیل حرکات مهاجرتی به سه نکته باید توجه کرد:
الف – دائمی یا طولانی بودن مدت اقامت محل جدید.
ب- وجود فاصله مکانی بیین دو محل.(با عبور از تقسیمات اداری یا سیاسی مشخص می‌شود).
ج- وجود فاصله زمانی و زمان انجام مهاجرت.
در حال حاضر در سراسر جهان بیش از 175 میلیون مهاجر وجود دارد و از هر 35 نفر از جمعیت دنیا یک نفر مهاجر است و مهاجران رقمی حدود 3% از کل جمعیت دنیا را تشکیل می¬دهند. حدود 60% از مهاجران در کشورهای پیشرفته زندگی می¬کنند. در کشورهای مزبور از هر ده نفر یک نفر مهاجر است. در کشورهای در حال توسعه از هر هفتاد نفر یک نفر مهاجر می‌باشد. از سال 1990 تا 2000 بیست و یک میلیون نفر به تعداد مهاجران دنیا اضافه شده و این رشدی در حدود 14% را نشان می¬دهد. از سال 1965 تا 2005 تعداد مهاجرین دنیا دو برابر شده است.
مهاجرت را با توجه به عوامل مختلف می¬توان به انواع آن تقسیم کرد؛ مهاجرت با توجه به زمان مهاجرت به دو دسته تقسيم مي‌گردد:
الف) مهاجرت‌هاي کوتاه مدت(موقت): اگر مدت اقامت در مقصد کمتر از یکسال باشد موقتی به حساب می‌آید. در این نوع مهاجرت‌ها نوعی قصد بازگشت به محل قبلي وجود دارد مانند مهاجرت‌هایی كه در آن افراد در فصل معيني از سال كه معمولاً بعد از برداشت محصول كشاورزي است به مناطقي كه در آن امكان كار و فعاليتي وجود دارد مهاجرت مي‌كنند و دوباره در فصل كار و فعاليت به محل قبلي خود باز مي‌گردند (گزارش سازمان ملي جوانان، 1381: 18).  این نوع مهاجرت در مورد توریست نیز صادق است زیرا توریست به فردی اطلاق می‌شود که با قصد بازگشت به مدت ولو طولانی بدون داشتن شغلی در یک کشور و یا یک ناحیه به غیر از سرزمین اصلی خود به سر برد.
 ب) مهاجرت‌های بلندمدت(دائم): اگر مدت اقامت در مقصد بیش از یکسال باشد مهاجرت دائمی است، البته باید قبول کرد که انگیزه و قصد عدم بازگشت مهمترین عامل در مهاجرت‌های دائم محسوب می‌شود.
انواع مهاجرت با توجه به خواست مهاجرین به دو دسته؛ مهاجرت‌هاي ارادي و خود خواسته، که معمولاً به صورت انفرادی برای بهبود زندگی و یافتن کار صورت می‌گیرد و مهاجرت‌هاي اجباري که به صورت انفرادی یا جمعی به دلیل ضرورت‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و غیره انجام می¬پذیرد، تقسیم می‌شود.
از نظر حقوقي مهاجرت به دو دسته قانوني و غيرقانوني و از نظر شكل به دو دسته مهاجرت‌هاي فردي و مهاجرت‌هاي توده‌اي دسته¬بندی می¬شود.
مهاجرت با توجه به قلمرو سياسي يا مكان شامل مهاجرت¬های داخلی یا درون‌مرزی و مهاجرت‌های خارجی یا برون‌مرزی(بين‌المللي) می¬باشد.
ديدگاه هاي عمده در آرا و نظریه‌های مهاجرت
ديدگاه‌ اقتصادي؛ مهاجرت را سازوکاری برای بازار توزیع نیروی کار به حساب می¬آورد و فرد مهاجر به عنوان عامل اين پديده، عملكرد خود را در قالب اصل هزينه–فايده ارزيابي مي¬كند و در اين بخش كليه هزينه¬هاي متصور اعم از هزينه‌هاي ملموس و غيرملموس (مانند هزينه پيدا كردن كار، هزينه مسافرت، هزينه‌هاي انطباق با محيط و نظاير آن) رادر نظر مي‌گيرد و درصورتيكه فايده‌اي بيش از هزينه بر آن مرتبت باشد به مهاجرت اقدام مي‌كند.                                                       
ديدگاه اجتماعي؛ عامل اقتصاد را عامل منحصر بفرد بر انگیزاننده مهاجرت نمی¬داند و علاوه بر عوامل ارادی، انگیزه¬هایی مانند تحصیل، تحمل یا عدم تحمل شرایط زیستی، تمایل به زندگی در نقاط خاص، عوامل قومی، نژادی و فرهنگی را نیز نادیده نمی¬گیرد.
ديدگاه سياسي: تبیین مهاجرت ابتدا به قوانين و مقرراتي بر مي‌گردد كه به طور معمول به صورت يك طرفه از سوي مناطق مهاجرپذير به مناطق مهاجر فرست تحمیل می‌شود و پیامدهای سیاسی امور نیز در مواردی مهاجرت‌های خاصی را بر می‌انگیزد که حداقل در آغاز به دور از انگیزه‌های اقتصادی است و حتی در مواردی در مقابل آن قرار می‌گیرد، يكي از جنبه‌هاي غيرملموس مهاجرت‌هاي سياسي به تركيب قومي، نژادي و فرهنگي مناطق مهاجرفرست بر مي¬گردد در مواردي كه به دليل اعمال سياست‌هاي زورمدارانه، ايجاد همنوايي و تحكيم علقه¬هاي همبستگي بين گروه‌هاي مختلف قومي، نژادي و فرهنگي تشكيل‌دهنده يك منطقه با مشكلات اساسي مواجه شود، نوعي بي‌تفاوت به آرمان‌هاي ملي در مکان¬هایی كه از اكثريت گروهي خاص تشكيل شده‌اند شكل مي‌گيرد.
ديدگاه سيستمي بر نگرش جامع به مسأله مهاجرت تأکید دارد و نگرش‌های تک‌بعدی را برای شناخت، درک و تحلیل مهاجرت‌ها کافی نمی‌داند. از منظر این دیدگاه ارتباط تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به صورت تنها و جدا از هم بر مهاجرت تأثیر نمی‌گذارند، بلکه به عنوان مجموعه‌های تفکیک‌ناپذیر بستر لازم را برای مبادلات مهاجرتی فراهم می‌کنند و آن را تداوم می‌بخشند. به نظر آن¬ها مهاجرت‌هاي بين‌المللي كه بين سرزمين‌هاي مبدأ و مقصد مهاجرتي جريان مي‌يابند به طور تنگاتنگي با ساير علقه‌هاي موجود بين آن دو ارتباط دارند. علقه‌هايي كه درهم تنيده شده و سيستمي را به وجود مي‌آورند كه مهاجرت را شكل داده و به جرياني پويا و بالنده تبديل مي‌كنند.
به طور کلی یک نگاه جامعه شناختی و نظام‌مند ما را ملزم می¬کند که مهاجرت را تک‌بعدی و دارای علت واحد توصیف و تحلیل نکرده و عوامل اجتماعی انبوهی در آن مداخله شود.
علل و انگیزه‌های مهاجرت
جامعه‌شناسان دامنه‌ گسترده‌اي از عوامل مختلف را كه مي‌توانند تصميم‌گيري فردي و خانوادگي كوچ را تحت‌تأثير قرار دهند، بررسي نموده‌اند. از جمله مي‌توان عوامل جمعيت‌شناختي مانند سن، جنس، آموزش، نژاد، ساخت و اندازه‌ خانواده، عوامل جغرافيايي از قبيل فاصله، عوامل اجتماعي-روان‌شناختي مانند تمايل به امكانات رفاهي، عوامل اقتصادي از قبيل درآمد و شغل و عوامل گرايشي از قبيل تمايل به بهبود وضعيت اقتصادي و درآمد، نزديك بودن به دوستان و خويشاوندان و مانند آن را نام برد.
فاوست و همکاران(2001) معتقدند که از دیدگاه نظری چهار عامل در تصمیم‌گیری برای مهاجرت مؤثر هستند: فشارهای اکولوژیکی،2- عوامل هنجاری،3- انگیزه‌های اقتصادی،4- انگیزه‌های روانشناختی.
فاوست همچنین معتقد است که بین دلایل وانگیزه‌های شخصی و ویژگی‌های ساختاری در ابعاد اجتماعی و اقتصادی با ارزش‌های مورد انتظار از مهاجرت رابطه¬ای نزدیک وجود دارد. بر این مبنا وی ارزش¬های مورد انتظار از مهاجرت را در هفت مؤلفه ثروت، منزلت اجتماعی، آسایش، تحرک، آزادی عمل و استقلال، وابستگی و اخلاقیات خلاصه می¬کند.
اریک.آر. ویس (2003) بیکاری را اصلی¬ترین عامل مهاجرت معرفی کرده است، چرا که در مناطق کمتر توسعه یافته ومحروم، با اقتصاد کشاورزی فشار نیروی کار افزایش می‌یابد و با صنعتی شدن یک منطقه و جذب نیروی کار مازاد در بخش کشاورزی باعث جذب نیروی کار از منطقه صنعتی و فشار نیروی کار در منطقه کشاورزی می‌شود.

پیامد های اجتماعی- فرهنگی مهاجرت
مهاجرت به عنوان یک پدیده اجتماعی دارای تأثیر و نفوذ قابل ملاحظه‌ای در ابعاد فرهنگی و زوایای اجتماعی است. افراد مهاجر با شناختی که از محیط پیدا می¬کنند، عکس¬العمل¬های متفاوتی از خود بروز    می¬دهند، تغییراتی که در راستای انطباق و سازگاری با شرایط موجود می¬تواند زمینه‌های رفتن یا ماندن مهاجران را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین پرداختن به پیامدهای این جابه‌جایی‌های بزرگ بر روی مهاجران می¬تواند زوایای اصلی این واقعیت را مشخص سازد.
 در بعد فرهنگی مهاجران دچار تغییراتی در وضعیت اخلاقی و بینشی خود می‌شوند. علاوه بر این، مهاجرت با تأثیرپذیری مهاجران از جنبه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از محیط جدید، آثار مهمی بر سیمای ظاهری و همچنین زندگی روزمره افراد دارد که در قالب تغییرات و دگرگونی‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نمود می‌یابد. مهاجرت تصمیمی ساده و روشن، که آینده‌ای مشخص پیش روی مهاجر قرار دهد نیست. شناخت بیشتر افراد مهاجر، اثرات محیط بر مهاجران و همچنین اثرات مهاجران بر محیط جدید در قالب آثار و پیامدهای مهاجرت، به درک بیشتر ما از پدیده مهاجرت خواهد انجامید.
به بیان دیگر، اثرات مهاجرت بر مهاجران یکسان نبوده و ممکن است متغیرهای گوناگون همچون تحصیلات، شغل، میزان درآمد، سن، مدت اقامت، فاصله محل سکونت نسبت به مقصد و.... به میزان‌های متفاوت برآن‌ها تأثیر بگذارند.
افرادي كه مهاجرت مي‌كنند از يك سو سعي دارند فرهنگ پيشين خود را فراموش كنند و از آن جدا شوند و از سوي ديگر در همنوايي يا تطبيق خويش با هنجارها و موازين فرهنگي جديد كوشش مي¬كنند. به همين علت و با توجه به اين كه فرهنگ پيشين در مقابل فرهنگ جديد مقاومت دارد به سادگي تسليم نمي‌شود، جريان پيچيده و كندي به وجود مي‌آيد كه ممكن است تا آخر دم حيات، فرد مهاجر را تحت‌تأثير خود قرار دهد.
مهاجرت نقش اساسی در فعل و انفعالات مختلف اجتماعی و جمعیتی دارد، در بسیاری از جوامع شهری کشورهای توسعه یافته، یکی از چالش‌های مهم و جدید افزایش تعداد مهاجران بین‌المللی در آن‌ها می‌باشد. این فرایند مهاجرتی علاوه بر افزودن تعداد جمعیت کم درآمد، باعث تنوع فرهنگی شهری می-گردد که در بسیاری از موارد شکل محرومیت شهری را به طور قابل مشاهده‌ای بالا می‌برد و نیاز به یک سند راهبردی تنوع فرهنگی را با اهمیت‌تر می¬کند.
بی‌گمان هر مقوله اجتماعی و یا حرکت فرارونده‌ای که در یک جامعه رخ می‌دهد به دنبال خود دارای پیامدهای مثبت و احیاناً معایبی منفی است و مهاجرت نیز نمی‌تواند از این قاعده مستثنی باشد.
از ديدگاه فرهنگی، نکته مورد اهمیت در تمام مهاجرت‌ها، یکسان نبودن فرهنگ مبدأ و مقصد است. تفاوت‌های فرهنگی میان مبدأ و مقصد مهاجرت می‌تواند منشأ مسائل و مشکلاتی برای مهاجران باشد. فراوانی میزان ناهنجاری‌های اجتماعی و افت تحصیلی، از نمونه‌های بارز اینگونه مشکلات است. همچنین پدیده حاشیه نشینی و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آن از عوارض این گونه مهاجرت‌ها است.
کلیه مهاجران از هر گروه سنی و جنسی با هر طبقه اجتماعی، به نحوی مشمول تبعیض‌های مناطق پذیرنده می¬باشند. مهاجران به مجرد ورود به مقصد، با انواع واکنش‌ها و برخوردهای اجتماعی از طرف ساکنان بومی مواجه می‌شوند و اغلب در معرض خشم و بی‌اعتباری مردمی و در برخی موارد تحت تحریم قانونی و آماج خشونت شخصی یا مجازات‌های دولتی از سوی حاکمان و بومیان کشور میزبان قرار می-گیرند، البته چنانچه آن‌ها نقصان‌های اقتصادی یا آموزشی را پر کنند و بتوانند به طور مؤثر در توسعه کشورها دخیل گردند، مورد استقبال مراجع ایالتی قرار خواهند گرفت.
اگر چه عکس‌العمل مهاجران ممکن است در برابر تبعیض‌های موجود در جامعه مهاجرپذیر متفاوت باشد ولی نمی‌توان انکار کرد که تبعیض به هر صورت که باشد، آثار منفی و دیرپایی بر روی رفتارهای مهاجران به جای می‌گذارد. این مسأله برای اداره‌کنندگان جوامع مهاجرپذیر پوشیده نیست؛ با وجود این، تبعیض رسمی و تعصب نژادی و قومی از جمله مشخصات رایج جوامعی بوده است که مهاجران به آن‌ها می‌پیوندند.
افراد و گروه‌های مهاجر احساس مي‌كنند به نحوه‌ مؤثري در جامعه‌ ادغام شده‌اي قرار ندارند، آن‌ها كه احساس مي‌كنند كنترل اجتماعي غيررسمي بر رفتار آن‌ها برداشته شده كمتر خود را در برابر ارزش‌ها مسؤول مي‌دانند. فرد مهاجر چون فردي كه از نقطه‌اي دور دست با فرهنگ مغاير به محيط جديدي وارد مي‌شود، دچار تعارض فرهنگي شده و احتمال انحراف از ارزش‌هاي اجتماعي و عقيدتي نزد وي افزايش مي‌يابد.
از بين رفتن هويت فرهنگي و بومي از دیگر پیامدهای مهاجرت به شمار می¬رود. مهاجرين با كوله باري از هنجارها و رفتارهاي قومي و ملي خويش بار سفر را بسته و ترك ديار مي‌كنند و به جامعه‌هايي وارد مي‌شوند كه براي خود، هنجارها و آداب و رسوم ويژه‌اي دارد و از تازه‌وارد آن نيز انتظار دارد كه خود را با آن‌ها همراه و سازگار كنند. ارتباط آزاد و طبيعي دو قوم با يكديگر، كه در آن عناصري از فرهنگ يك قوم _ بدون هيچ الزامي و اجباري _ به قوم ديگر منتقل گردد، برخورد فرهنگي نام دارد و موجب دگرگوني‌هاي ژرف فرهنگي و اجتماعي مي‌شود.
مهاجرت بر دينداري نیز تأثیر دارد. مهاجرت‌ها زمینه¬ لازم را برای تغییرات فرهنگی-اجتماعی و حتی سلسله مراتب ارزش‌ها پدید می¬آورند و در نتیجه تغییرات در مناسبات و آداب و رسوم فرهنگی، اجتماعی و ناهمگونی در هنجارهای فرهنگی، اجتماعی و دینی مهاجران را در پی دارد. بنابراین، مهاجرت در باورهای فرد مهاجر تأثیرگذار است و یکی از این باورها نیز عقاید دینی است. البته، سلسله مراتب ارزشی افراد می‌تواند در اولویت دادن به مسائل دینی یا کم‌اهمیت شمردن آن مؤثر باشد.

جمع¬بندی
مهاجرت فرایندی پیچیده و وابسته به عوامل گوناگون فرهنگی، کاری، اقتصادی، آموزشی، علمی، سیاسی و حتی ایدئولوژیک است. این عوامل دست به دست هم می‌دهند و باعث می¬شوند که فرد از تاریخ و جغرافیای ویژه¬ای که یکسره کیستی و چیستی فرهنگی و اجتماعی او را می‌سازد جدا شود و به جایی دیگر پناه ببرد.
مهاجرت به عنوان یکی از راه‌های تلاش انسان برای فایق آمدن بر دشواری‌ها است. امروزه تعداد زیادی از افراد جامعه برای بهبود شرایط خود و خانواده همچون شرایط اقتصادی، آموزش، مسکن و آزادی مهاجرت        می¬کنند. مهاجرت پدیده‌ای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. به همین دلیل این پدیده در علوم مختلف انسانی و اجتماعی به عنوان مسأله¬ای مهم مطرح است زیرا مهاجران با محیط‌هایی مواجه می¬شوند که از نظر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با محیط زندگی قبلی آنان تفاوت دارد، به طوری که آن‌ها مجبور به پذیرش تغییرات زیادی در رفتار، کردار و گفتار خود برای حفظ سازگاری هستند. این موضوع یک طرفه نبوده و مهاجران نیز بر فرهنگ کلی جامعه جدید تأثیرگذار هستند، از این رو، بحث آسیب¬های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و روانشناختی و نحوه تأثیرپذیری مهاجران از فرهنگ مقصد یا تأثیرگذاری آن‌ها بر فرهنگ مقصد، مطرح است. اگرچه کنترل کامل و صددرصد بر پدیده مهاجرت، امکان‌پذیر به نظر نمی‌رسد، ولی بحث مدیریت صحیح بر این پدیده از اهمیت بسزایی برخوردار است و گذشته از اثرات مثبتی که برای مهاجرت قابل‌ذکر است، نباید شرایط محلی و تفاوت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مناطق مختلف با یکدیگر را از نظر دور داشت و بر این اساس، در برخی از کشورها از جمله کشور ما، تبعات منفی مهاجرت چه در سطح داخلی و چه در سطح خارجی (خروج از کشور) از اهمیت بیشتری برخوردار است که باید مورد توجه جدّی مسؤولان قرار گیرد.

منابع
مقاله حاضر بر گرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد رشته علوم اجتماعی دانشگاه ازاد اسلامی واحد دهاقان با عنوان ¬ جامعه شناسی مهاجرت نوشته محمدرضا محرابی شاتوری (1393) می¬باشد.